به عنوان عیدی از نینجای خوشحال سازی و ابولفضل عزیز و همسرش هدیهای بسیار ارزشمندی گرفتیم که در پستی جدا مفصل درباره اش خواهم نوشت امیدوارم امسال بیشتر بنویسم اما این پست یک فصل از آن هدیه ارزشمند هست
اگر فصل پنج کتاب هنر شفاف اندیشدن نوشته رولف دوبلی ترجمه عادل فردوسیپور و گروهش از نشر چشمه را نخواندهاید این پست به درد شما میخورد. اگر در کل با گذشته دچار چالش هستید این پست که دقیق کپی همان فصل از ترجمه کتاب است کمک خوبی هست. در ادامه فصل پنجم کتاب هنر شفاف اندیشیدن را میخوانید
فیلم افتضاح بود. بعد از یک ساعت، درِ گوش همسرم گفتم "پاشو برویم خانه" گفت "به هیچوجه. قرار نیست سیدلارمان را دور بریزیم" با اعتراض گفتم "این توجیه درستی برای ماندن نیست. پولمان همین الان هم خرج شده. اینجا با خطای هزینهی هدررفته مواجه شدهایم، نوعی طرزفکر اشتباه!" آنچنان به من چشمغره رفت که انگار تازه یک لیمو ترش را گاز زده. خب، من قبول دارم که دربارهی این موضوع زیادهروی میکنم که خودش خطایی است به نام تغییر شکل حرفهای. چه بمانیم و چه برویم، سی دلار را خرج کردهایم بنابراین، این عامل نباید در تصمیم ما نقش داشته باشد با گفتن این جملات، تلاش کردم موضوع را روشن کنم. نیازی به گفتن نیست که در نهایت تسلیم شدم و در صندلیام فرو رفتم.
روز بعد، در یک جلسهی بازاریابی شرکت کردم چهار ماه از شروع فعالیت کمپین تبلیغاتی میگذشت. حتا یکی از اهدافمان هم محقق نشده بود. بهنظر من بهترین راه، انصراف از کمپین بود اما مدیر تبلیغات با اصرار میگفت "ما سرمایهگذاری زیادی برایش انجام دادیم. اگر الان متوقفش کنیم یعنی همهی این هزینهها بیدلیل بوده." او هم قربانی دیگر خطای هزینهی هدر رفته است.
یکی از دوستانم سالها از رابطهی عاشقانهی پُر مشکلش زجر میکشید. نامزدش بارها و بارها به او خیانت میکرد. هر دفعه هم پشیمان برمیگشت و التماس میکرد که دوستم او را ببخشد. او میگفت "انرژی زیادی صرف این رابطه کردهام و کنار گذاشتنش کار اشتباهی است." یک مورد کلاسیک از خطای هزینهی هدررفته.
خطرناکترین حالت خطای هزینهی هدررفته وقتی است که زمان، پول، انرژی یا عشق زیادی صرف چیزی کرده باشیم. این هزینه کردن دلیلی میشود برای ادامه دادن، حتا اگر با موضوعی محکوم به شکست سر و کار داشته باشیم. هر چه بیشتر سرماگذاری کنیم، هزینهی هدررفته بیشتر میشود و بیشتر مجبور میشویم ادامه بدهیم.
سرمایهگذاران اغلب قربانی خطای هزینهی هدررفتهاند. بیشتر وقتها، تصمیمهای تجاریشان را بر اساس قیمت خرید میگیرند. آنها میگویند: "پول بسیار زیادی به خاطر این سهام از دست دادهام. الان نمیتوانم بفروشمش." این استدلال غیرمنطقی است. قیمت خرید نباید هیچ نقشی داشته باشد. مهم عملکرد آیندهی سهام ( و آیندهی عملکرد سرمایهگذاریهای جایگزین) خواهد بود. به شکل طعنهآمیزی، هر چه سهام ضرر بیشتری بدهد، سرمایهگذاران تمایل بیشتری برای نگه داشتنش دارند.
نیاز به ثبات منجر به رفتار غیرمنطقی میشود. نباید فراموش کنیم که ثبات نشاندهندهی اعتبار است. از تضادها خوشمان نمیآید. اگر در میانههای راه تصمیم بگیریم پروژهای را لغو کنیم، تضاد ایجاد کردهایم در واقع قبول کردهایم یک زمانی جور دیگری فکر میکردیم. ادامه دادن یک پروژهی بیارزش تنها این اتفاق دردناک را به تاخیر میاندازد و ظاهر را کماکان حفظ میکند.
کنکورد نمونهی بارز یک پروژهی ناموفق دولتی است. هر دو طرف قرارداد- بریتانیا و فرانسه - از مدتها قبل میدانستند تجارت این هواپیمای مافوق سرعت صوت هرگز به صرفه نبوده، اما کماکان به صرف مبالغ هنگفت ادامه دادند، شاید فقط برای حفظ ظاهر. رها کردن پروژه به منزلهی پذیرفتن شکست بود. به همین دلیل، اغلب خطای هزینهی هدر رفته را اثر کنکورد هم مینامند. این خطا منجر به اشتباهات پُر هزینه و فاجعهآمیزی در قضاوتها میشود. امریکاییها، به همین دلیل، به حضورشان در جنگ ویتنام ادامه دادند. تفکرشان این بود "ما تا الان خیلی چیزها را قربانی این جنگ کردهایم. اشتباه است اگر منصرف شویم."
"تا اینجا آمدهایم …"، "تا کنون این همه از کتاب را خواندهام…"، "اما دو سال صرف این دوره کردهام …" اگر با هر یک از این نمونههای فکر مواجه شدهاید، یعنی خطای هزینهی هدررفته در گوشهی ذهن شما مشغول به کار است.
البته ممکن است دلایل خوبی برای ادامهی کار و سرمایهگذاری برای چیزی تا نتیجه دادنش وجود داشته باشد. اما مراقب دلایل غلطی مثل توجیه سرمایهگذاریهای جبران ناپذیر باش. برای تصمیمگیری منطقی باید هزینههایی را که تا امروز کردهای فراموش کنی. مهم نیست چقدر سرمایهگذاری کردهای فقط ارزیابیات از هزینهها و سودهای آينده مهم است.
فرزام خجستهنیا هستم، برنامهنویس و توسعهدهنده دسکتاپ و وب. عضوی از تیم هیجان انگیز نارمند.
در مورد کارهایی که انجام میدهم و نیز چالشهای توسعه نرمافزار، استارتاپها و زندگی مینویسم.
برای تماس با من میتونین به آدرس hi[at]farzam.me ایمیل بفرستین.